اشاره:
چند روز پیش یک سایت وابسته بـه محافل افراطی درون استان مطلبی با عنوان «یـادداشت مدیر مسئول، دانلود تمام آهنگ های شاد عمرسلیمان برسد بـه دست مولوی عبدالحمـید، اگر بگذارند!» بـه قلم فردی معلوم الحال کـه خود را مدیر مسئول آن سایت معرفی کرده بود، منتشر کرد.
با توجه بـه محتوای مطالبی کـه در این سایت از بدو تأسیس تاکنون منتشر شده است، این بار نیز بی پایـه بودن ادعای مطرح شده درون این نوشتار محرز و مشخص بود و ظرفیتی به منظور هرگونـه واکنش درون برابر انتشار آن وجود نداشت، بر این اساس پایگاه رسمـی اطلاع رسانی اهل سنت ایران (سنی آنلاین) بـه جای پرداختن بـه این موضوع کم اهمـیت، برنامـههای از پیش تعیین شدۀ خود را دنبال کرد و از هرگونـه واکنشی ابا ورزید.
اما چند روز قبل بود کـه یکی از شـهروندان زاهدانی، ابتدا نگارش مطلبی درون این زمـینـه را پیشنـهاد کرد و پس از آن نوشتۀ خود را ارائه کرد، موضع "سنی آنلاین" با توجه بـه محتوای خاص نوشتۀ این شـهروند تغییری نکرد، اما اصرار ایشان و اینکه مـی گفت نوشته ام بیش از آنکه پاسخی بـه مطلب مزبور باشد بـه تنویر افکار عمومـی جامعه مـی پردازد، موجب شد بخش هایی از این نوشته را روی خروجی پایگاه رسمـی اطلاع رسانی اهل سنت ایران قرار دهیم.
آنچه درون پی مـی آید بخش هایی از این نوشته است:
«مـهدی جهانتیغی» را از مدتها قبل مـی شناسم؛ جوانی کـه اگر سایـه حمایت برخی از مسندنشینان استان را بر خود نمـی دید، هیچ گاه موقعیت آنکه قلم بـه دست گیرد و خود را روزنامـهنگاری باسابقه بنامد و مقام پرطمطراق مدیر مسئولی یک سایت بـه اصطلاح «خبری، تحلیلی» را بـه خود نسبت دهد، به منظور خود ساخته و پرداخته نمـی دید.
او دست پروردهانی هست که از یک سو خود را نماینده مردم مظلوم این منطقه مـی نامند و در تهران بر کرسی های سبزرنگ بهارستان تکیـه مـی زنند و از دیگر سو درون مواجهه با کوچکترین مشکل درون مـی جهند و در جمع مردمـی کـه دست دشمنان بار دیگر با ارتکاب جنایتی بیرحمانـه عزادارشان کرده، مـیکروفن بـه دست مـی گیرند و بدون آنکه نیم نگاهی بـه پیـامد اظهارات تفرقه افکنانـه خود داشته باشند، دست بـه تحریک آنان و تخریب برادرانشان مـی زنند.
جهانتیغی اما، مقصر نیست، او بی تجربه تر از آن هست که بتواند چنین برنامـه های بلندمدتی را بـه منظور تفرقه افکنی و ایجاد تشتت و تنش مـیان مردم شیعه و سنی استان مدیریت کند، مقصر آنانی هستند کـه با رفتار فریبنده خود، بسیـاری از جوانان پاک نـهاد سیستانی را رهروان راهی کـه خود مـی برند، کرده اند و خویشتن را الگوی بی مثال آنان. دانلود تمام آهنگ های شاد عمرسلیمان مقصر آن سردارانی هستند کـه بی خبر از همـه جا بدون آنکه کوچکترین شناختی از روحیـات پاک مردم این منطقه و نیز ماهیت ادعاهای توخالی امثال اینگونـه افراد داشته باشند، او و یـارانش را مبارزانی کمربسته علیـه پدیده ای بـه نام «وهابیگری» درون استان قلمداد مـی کنند و با اعطای نشان افتخار و چندین سکۀ طلا از آنان تقدیر مـی کنند. دانلود تمام آهنگ های شاد عمرسلیمان سردارانی کـه بی گمان اگر خود آستین بالا مـی زدند و از بسیـاری از مردم اهل سنت این استان درون رابطه با این پدیده و ماهیت آن مـی پرسیدند، درمـی یـافتند کـه این مردم کوچکترین شناختی از این مقوله- کـه متاسفانـه دست مایـه بسیـاری از تندروهای بومـی به منظور رسیدن بـه نان و نوایی شده است- ندارند.
حق مـی دهم بـه دست اندرکاران اندیشمند و فرزانـه سایت «سنی آنلاین» کـه چون پیشنـهاد نگارش رقیـه ای بـه دنبال انتشار آنچه این آقا، خطاب بـه شیخ الاسلام مولانا عبدالحمـید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، تحت عنوان بی سرو ته و کوچه بازاریِ «یـادداشت مدیرمسئول، برسد بـه دست مولوی عبدالحمـید، اگر بگذارند!» درون سایت موهن «زاهدان پرس» منتشر کرده بود، را بـه آنان دادم، او و سایتش را بی ارزش تر از آن دانستند کـه پایگاه رسمـی اطلاع رسانی اهل سنت ایران درون برابر خزعبلات منتشر شده درون آن، مطلبی را روی خروجی خود قرار دهد.
مـی گفتند: دانلود تمام آهنگ های شاد عمرسلیمان فرد مورد نظر شما اولین باری نیست کـه دست بـه چنین اقداماتی اهانت آمـیز مـی زند، راه برخورد با او و همفکرانش را قانون بـه خوبی مشخص کرده است، دیگر نوشتن رقیـه و انتشار آن درون این زمـینـه کارساز نیست.
از من اصرار بود و از آنان انکار، که تا آنکه بالاخره موفق بـه جلب نظر آنان شدم، درون واقع من هم اراده پاسخگویی نداشتم و در این زمـینـه با دست اندرکاران سایت «سنی آنلاین» هم عقیده بودم، هدف من تنویر افکار عمومـی بود؛ قصد داشتم با حفظ حرمت قلم، اشاره ای مستقیم بـه تناقضات موجود درون این اظهارات و بی پایـه بودن آنـها داشته باشم، باشد که تا آنانی کـه «حراست» را بسان منطقه ای سبز، به منظور خود مأوی و سرپناه گرفته اند و مرکز فرماندهی خود قرار داده اند، بدانند کـه در این شـهر آنانی کـه پروردگار متعال را تنـها حامـی خود مـی دانند، نیز مـی توانند قلم بـه دست گیرند و از خود دفاع کنند.
«به گزارش زاهدان پرس، مدیر مسئول پایگاه خبری و تحلیلی زاهدان پرس طی یـادداشتی مـهم و افشاگرانـه بزودی بـه اظهارات اخیر مولوی عبدالحمـید پاسخ خواهد داد، این یـادداشت همچنین از تناقضات سخنان، تهمت های بی پایـه و .. مولوی عبدالحمـید پرده برداری خواهد کرد».
این چند جمله با چند بار تکرار، متن پراکنده و غیراصولی، خبری را تشکیل مـی دهد کـه صبح روز شنبه 22 آبان سال جاری سایت زاهدان پرس بـه انتشار آن پرداخت. بـه کار رفتن کلماتی پرجاذبه همچون: «مـهم و افشاگرانـه» «تناقضات سخنان» «تهمت های بی پایـه» و «پرده برداری» درون این متن، بسیـاری را مشتاق انتشار هرچه سریعتر این یـادداشت مـی کرد. که تا آنکه چند روز بعد، یعنی صبح روز یکشنبه 30 آبان یـادداشت مورد نظر با عنوان عامـیانۀ «یـادداشت مدیر مسئول، برسد بـه دست مولوی عبدالحمـید، اگر بگذارند!» روی خروجی این سایت قرارگرفت. با اشتیـاق تمام و اتخاذ سیـاستی کاملا بی طرفانـه شروع بـه مطالعه آن کردم، متن یـادداشت کاملا بی قاعده بـه نگارش درآمده بود و این امر به منظور من کـه همواره روی چنین مسائلی حساس بوده ام، کار را سخت مـی کرد، با این حال بـه مطالعه ام ادامـه دادم، تنـها نکاتی کـه با ظرافت تمام بـه دنبال آن بودم، مواردی بود کـه مـی بایست به منظور من «مـهم و افشاگرانـه» بودن این یـادداشت را توجیـه مـی کرد. مـی خواستم بدانم یـادداشت جناب مدیر مسئول از چه «تناقضات سخنان» و «تهمت های بی پایـه ای» «پرده برداری» مـی کند؟ کـه متاسفانـه با اینکه چند بار این نوشته بـه اصطلاح «یـادداشت مدیر» را که تا پایـان مطالعه کردم، چیزی جز چند ادعای واهی و سخنانی شعارگونـه خطاب بـه امام جمعه اهل سنت زاهدان همچون: «شما درون راهی دیگر قدم گذاشته اید کـه اگر مولوی عبدالعزیز رحمـه الله بود آن را نمـی پسندید»، «سوال بنده از شما این مـی باشد مصاحبه با رسانـه ای کـه رسما مـی گوید متعلق یـه (به) سازمان جاسوسی آمریکا مـی باشد- رادیو فردا- و همچنین رسانـه رسمـی وزارت خارجه استعمار پیر یعنی انگلیس- بی بی سی فارسی- و چند رسانـه دیگر چه توجیـهی دارد؟»، «هر وقت ماه توانست درون پشت ابر ماند شما نیز از نگاه ملامت آمـیز جوانان اهل سنت درون آن موقع پنـهان خواهید ماند»، «چرا یکبار هم کـه شده با خود فکر نمـی کنید کـه چرا اکثریت شیعیـان استان بیش از 95درصدشان {!!!} بـه شما نـه تنـها اعتقادی ندارند بلکه اساسا اعتمادی ندارند،» «واقعا اگر برخی مصلحت ها نبود و برخی قضایـا دربارۀ نزدیک ترین افراد بـه شما را بـه مردم استان اطلاع رسانی مـی شد فکر مـی کنید چند نفر آن وقت حاضر باشند آخرتشان را فدای دنیـاطلبی نزدیکانتان کنند»، «یـادتان رفته هست که درون ترکیـه چه گذشت؟»، «اگر مردم بدانند درون همـین مسجد محترم مکی نزدیکانتان چه مسئولیتهای (یی) دارند و آنانی کـه با پشتیبانی تان بـه نمایندگی مجلس رسیدند چه نسبت فامـیلی با شما دارند چه اتفاقی خواهد افتاد؟»، «من برایتان نگرانم.{!!} شما قطعا با پانزده سال قبل تفاوت کرده اید و این به منظور دنیـا و آخرتتان خطرتا(نا)ک است»، دستگیرم نشد.
فی الواقع این ادعاهای بی سر و ته تمام آن افشاگری هایی بود کـه سایت فرافکن زاهدان پرس وعده داده بود بـه زودی مدیر مسئولش طی یـادداشتی بـه واگویـه آنـها خواهد پرداخت.
برای من و امثال من کـه سالهاست افتخار آشنایی با شخصیت عالیقدر مولانا عبدالحمـید نصیبمان شده است، البته از همان ابتدا محرز و مشخص بود کـه این مدیرمسئول کذایی- کـه از زمان راه اندازی این سایت که تا کنون نامـی از خود درون هیچ جا منتشر نکرده بود و بی نام، بر خلاف مصالح و منافع ملی ملت شریف ایران، حرکت مـی کرد و بر این اساس از پیگرد قانونی درون امان مانده بود- حرفی به منظور گفتن ندارد. بنابر همـین اشتیـاق زائدالوصفی نسبت بـه مشاهده درجا زدن این جوان داشتیم کـه بحمدالله این توفیق نصیبمان شد.
حال مروری بر یـادداشت جناب مدیر مسئول خواهم داشت و با توجه بـه اینکه بیشتر موارد مطرح شده درون یـادداشت جناب ایشان، بی ارزش و غیرقابل واکاوی هستند، تنـها چند نکته را مورد اشاره قرار خواهم داد:
1ـ حتما گفت مرکز ثقل تمام ادعاهای مدیر مسئول سایت «زاهدان پرس» درون نوشتار منتشر شده، پرداختن بـه مصاحبه های امام جمعه اهل سنت زاهدان با رسانـه های خارجی است. او این اقدام مولانا عبدالحمـید را «بازی با ناهلان (نااهلان)» توصیف مـی کند و خطاب بـه ایشان مـی نویسد: «سوال بنده از شما این مـی باشد مصاحبه با رسانـهای کـه که رسما مـی گوید متعلق بـه سازمان جاسوسی آمریکا مـی باشد- رادیو فردا- و همچنین رسانـه رسمـی وزارت خارجه استعمار پیر یعنی انگلیس- بی بی سی فارسی- و چند رسانـه دیگر چه توجیـهی دارد؟»
این توجیـه را بـه جای حضرت شیخ الاسلام ما تشریح مـی کنیم، آن هم نـه به منظور آنکه خواسته باشیم درون برابر جناب مدیر مسئول وانی کـه از او استفاده ابزاری مـی کنند، پاسخگو باشیم، بلکه با توجه بـه احترامـی کـه همواره به منظور افکار عمومـی جامعه قائل بوده ایم، خود را این بار نیز درون برابر آن مسئول مـی دانیم.
مولانا عبدالحمـید امام جمعه اهل سنت زاهدان با توجه بـه اظهارات بی پرده و انتقادات سازنده ای کـه از مسئولان کشور داشته، مدتی هست که تحت فشار بـه سر مـی برد؛ تمام رسانـه های داخلی کشور از چاپ هرگونـه مطلبی کـه به تایید و یـا بازتاب دیدگاه های ایشان بپردازند، بـه دستور مقامات مربوطه، ممنوع شده اند- طی همـین هفته های اخیر بود کـه روزنامـه محلی زاهدان بـه مدیرمسئولی جناب دکتر محمدتقی رخشانی مصاحبه ای با ایشان انجام داد. افکار عمومـی آگاه مـیدانند کـه جدای از تذکرات داده شده بـه مدیرمسئول محترم این روزنامـه، همـین سایت زاهدان پرس کـه مدیر مسئولش ادعا مـی کند بارها بـه مدیران یـا سردبیران رسانـه هایی کـه علیـه اهل سنت مرتکب بی انصافی ها شده اند، تذکر داده هست که از جاده انصاف خارج نشوند، اولین رسانـه ای بود کـه نسبت بـه انتشار آن مصاحبه واکنش نشان داده و آن را «رپرتاژ یک روزنامـه مشارکتی به منظور مولوی عبدالحمـید» قلمداد کرد.- بـه راستی درون چنین فضای بسته ای کـه هیچ یک از رسانـههای داخلی جرأت بازتاب تحولات و مشکلات اهل سنت ایران را بـه خود نمـی دهد، به منظور رساندن فریـاد بی صدای خود چه عملکردی حتما از خود نشان دهیم که تا مورد غضب آقایـان قرار نگیریم؟!
مگر سکوت درون چنین وضعیتی رواست و مصاحبه با رسانـه های خارجی گناهی نابخشودنی بـه حساب مـی آید؟ اگر اینگونـه است، بعد چرا درون آن روزهایی کـه انقلاب شکوهمند مردم ایران درون حال بـه ثمر رسیدن بود، بنیـانگذار فقید نظام جمـهوری اسلامـی ایران، امام خمـینی، به منظور بازتاب تحولات ایران و بیـان روند رو بـه رشد فعالیتهای انقلابگران ایرانی از رادیو بی بی سی استفاده مـی کرد. چرا آن زمان «بی بی سی»، «رسانـه رسمـی وزارت خارجه استعمار پیر» لقب نمـیگرفت؟!
حال کـه مشکلات اهل سنت ایران بـه اوج خود رسیده و تنـها راه رساندن صدا و فریـاد آنـها سایتها و دنیـای مجازی اینترنتی است، و متاسفانـه اکثر قریب بـه اتفاق سایتها و وبلاگهایی کـه در جهت اطلاع رسانی اخبار و اوضاع اهل سنت ایران فعالیت مـی کنند، شده و با محدودیتهای شدید مواجه مـی باشند، درون چنین شرایطی به منظور رساندن پیـام خود بـه گوش دیگران از دیگر رسانـه ها استفاده نمودن، آیـا گناهی نابخشودنی است؟!
2ـ بر اساس خبری کـه صبح روز شنبه 22 آبان روی خروجی سایت زاهدان پرس قرار گرفت، بنای کار بر آن بود کـه یـادداشت جناب مدیر مسئول «افشاگرانـه» باشد، یعنی درون آن، دیگر خبری از ابهام و اشاره و کنایـه و منصرف شدن از تشریح بسیـاری از مسائل و البته جرائم، بنابر درون نظر گرفتن برخی مصلحت ها و ملاحظات، نباشد کـه متاسفانـه اینگونـه نشد و باز ما شاهد ابهام و اشاره و کنایـه بودیم.
به راستی چرا جناب مدیر مسئول بار دیگر بـه همان شیوه های نخ نما و تکراری خود روی آورد و نوشت: «واقعا اگر برخی مصلحت ها نبود و برخی قضایـا دربارۀ نزدیک ترین افراد بـه شما را بـه مردم استان اطلاع رسانی مـی شد فکر مـی کنید چند نفر آنوقت حاضر باشند آخرتشان را فدای دنیـا طلبی نزدیکانتان کنند.»؟
جناب مدیر مسئول! شما را بـه خدایی کـه مـی پرستید سوگند، بر این مصلحت ها چشم بپوشید و حداقل پاره ای از این قضایـای مورد ذکر را با سند و مدرک اطلاع رسانی کنید. مبادا هم استانیهای سنی مذهبتان، کـه نگارنده نیز یکی از آنان بـه حساب مـی آید، آخرتشان را فدای دنیـاطلبی نزدیکان مولانا عبدالحمـید کنند. مگر نشنیده اید کـه "در کار خیر حاجت هیچ استخاره- شما بخوانید «در نظر گرفتن مصحلت ها»- نیست؟!
جناب مدیر مسئول! شما درون ادامـه خطاب بـه مولانا عبدالحمـید نوشته اید: «یـادتان رفته هست که درون ترکیـه چه گذشت؟» واقعا چه گذشته است؟ شما کـه قرار بود افشاگری کنید، این بهترین سوژه است. شما و آنانی کـه همچون عروسک خیمـه شب بازی، بـه بازیتان گرفته اند، کعبۀ آمالتان تخریب شخصیت امام جمعه اهل سنت زاهدان است، بعد بنابر کدام مصلحت از این فرصت طلایی سود نمـی برید؟!
و نیز خطاب بـه ایشان نوشته اید: «اگر مردم بدانند درون همـین مسجد مکی نزدیکانتان چه مسئولیتهایی و آنانی کـه با پشتیبانی تان بـه نمایندگی مجلس رسیدند چه نسبت فامـیلی با شما دارند چه اتفاقی خواهد افتاد؟»
به راستی جناب مدیر مسئول! شما و همفکرانتان چه تصوری از مجموعه مسجد مکی و حوزه دارالعلوم زاهدان دارید؟ بـه نظر مـی رسد آن را قلعه ای نفوذناپذیر تصور کرده اید، یـا شاید تصور مـی کنید فضای حوزه دارالعلوم همچون محل کار شما- کـه البته آنجا را نـه بـه لطف شایستگی ها و استعداد خود بلکه بـه مرحمت همان حامـیان مسندنشین دست و پا کرده اید- است؟ همان جایی کـه اگری قصد ورود داشته باشد، درون وهله نخست کـه بهتر هست از تصمـیم خود منصرف شود! خیلی اگر اصرار داشت و کارش با شما یـا سایر همکارانتان ضروری بود، بعد از انجام کلی هماهنگی ابتدا حتما بازرسی کامل بدنی صورت گرفته و در آخر حتما راضی بـه آن باشد کـه چشمانش بسته شوند و دست درون دست فردی کـه نمـی شناسد، بـه حضور شما و یـا همکارانتان شرفیـاب شود.
نـه جناب مدیر مسئول! درون این مجموعه از این خبرها نیست. دارالعلوم آنگونـه کـه شما تصور مـیکنید بـه صورت فوق سرّی اداره نمـی شود و مردم عادی کـه تک تک آنان خود را عضوی از این مجموعه دینی- فرهنگی مـی دانند، بدون مواجهه با مأموران بازرسی وارد حوزه شوند و آزادانـه تحقیق کنند کـه نزدیکان شیخ الاسلام مولانا عبدالحمـید دارای چه پستها و مسئولیتهایی هستند.
شاید برایتان جالب باشد کـه نگارنده از همان افراد عادی کـه از نزدیکان مولانا عبدالحمـید بـه حساب نمـی آیند، هستم و اطلاعات کاملی از این مجموعه دارم، آن روحیـات ژورنالیستی را کـه شما سنگ آن را بـه مـی زنید، بیش از آن دارا هستم و مطمئن باشید اگر مشکلی درون این زمـینـه احساس مـی کردم، سکوت نمـی کردم. بـه این نکته یقین کنید.
توصیـه ام نیز بـه شما و همفکرانتان این هست که بیش از این خود را بـه زحمت نیندازید و از تعابیری عامـیانـه همچون «اگر مردم بدانند...» یـا «چه اتفاقی خواهد افتاد» استفاده نکنید، چرا کـه این شیوه بیش از آنچه شما تصور مـی کنید، ناکار آمد است.
و اما جناب مدیر مسئول درون بخش پایـانی یـادداشت خود، بعد از آنکه از استفاده دست اندرکاران سایت سنی آنلاین از مطلب یک سایت دیگر گلایـه کرده است، مطلب مورد استفاده آنـها را «یک مطلب جوابیـه مانند بـه اخبار زاهدان پرس» قلمداد کرده و در ادامـه خطاب بـه مولانا عبدالحمـید نوشته است: «هرچند کـه دوستانتان درون سایت مسجد مکی کـه به هنگام جواب بـه زاهدان پرس حتی از نام بردن زاهدان پرس وحشت دارند.» بـه نظر مـی رسد بزرگترین آرزوی جناب مدیر مسئول قرار گرفتن نام سایت فرافکن "زاهدان پرس" روی خروجی پایگاه رسمـی اطلاع رسانی اهل سنت ایران (سنی آنلاین) است، حتما به او حق داد کـه چنین تمنایی درون دل داشته باشد؛ چه این امر بدون تردید درون نگاه کارفرمایـان جناب مدیر مسئول یک امتیـاز و برگ برنده به منظور او محسوب مـی شود.
آنـها هم حق دارند، چرا کـه نمـی دانند ماهیت این سایت، بـه خصوص حال کـه مدیر مسئولش هویت خود را به منظور همگان فاش ساخته است، دیگر به منظور افکار عمومـی جامعه بـه خصوص جامعه روحانیت اهل سنت پوشیده نیست.
حال دیگر همان اندک حساسیتی کـه به مطالب بی پایـه این سایت وجود داشت، از بین رفته است، یـاد و خاطره هفته نامـه "توسن" کـه همـین جناب مدیر مسئول امروز، نوشته هایی توهین آمـیز درون آن مـی نوشت و عنوان مستعار «شجاع الدین» و... را بر تارک آن درج مـی کرد، درون اذهان زنده شده است.
اینک تردید نباید کرد کـه سایت زاهدان پرس و جناب مدیر مسئولش با آن کارفرمایـان مسندنشینی کـه یک روز نصب و روز دیگرعزل مـی شوند و او ناچار بـه پ از شاخه ای (توسن) بـه شاخهی دیگر (زاهدان پرس) است، بـه همان سرنوشتی گرفتار خواهند آمد کـه هفته نامـه توسن و جناب سردبیرش، بعد از تغییر مسند گردانندۀ اصلیاش، گرفتار آمد.
نکته پایـانی
در پایـان بار دیگر بر این نکته تاکید مـی شود کـه این نوشتار بـه هیچ وجه واکنش و یـا بـه دیگرسخن، پاسخی بر ادعاها و نوشته های بی پایـه و اساس منتشر شده درون سایت زاهدان پرس، نبوده و نیست.
نگارنده، همانگونـه کـه پیشتر اشاره شد، بدون آنکه خود را درون مقام پاسخگویی بـه اظهارات مدیر مسئول این سایت قرار دهد، نکاتی را صرفا جهت احترام بـه افکار عمومـی یـادآور شد.
والله علی مانقول وکیل
http://www.sunnionline.us/farsi/Various-things/Editorial/2661-1389-09-09-11-12-34.html
[Baloch Community in Sweden: درنگی بر یـادداشت یک مدیر مسئول دانلود تمام آهنگ های شاد عمرسلیمان]
نویسنده و منبع: Moose Like | تاریخ انتشار: Tue, 04 Sep 2018 21:19:00 +0000